yebargetanha




Sunday, September 15, 2002

٭ برگ بازم تنها شده، برگ Ù�قط باد رو داره كه هميشه باهاشه...
باد برگ رو به هر طر� مي برد، برگ زرد بود اما هنوزم يه برگ بود و خاطرات سبزي و شادابي براش خيلي زنده...
برگ تنها بود و تنهايي رو دوست داشت، چون مي دونست خيلي وقتا تنها نبودن يعني مرگ...
بازم يه برگ تنها


........................................................................................

Home